نمک گیر

نویسنده : م. بهارلویی

ناشر: سخن

ژانر: عاشقانه

تعداد بازدید: 129

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

میانگین 4.75 از 8 رای

ایمیل

یادداشت ها

مرورها و نظرات

Yegane Mrz

1399/10/08 13:02

_ راست میگه ، من داشتم زندگیمو میکردم ، یه زندگی بیخود و بی نمک ! عینهو سیب زمینی بی طعم .. گیر کرده بودم تو روزمرگی های یه آدم معمولی . یهو یه روز یه گوله نمک با موهای فرفری و لبخند قشنگش پرت شد جلوی ماشینم و بعد از اون طعم و نمک داد به زندگیم !<br><br>نمک گیر اثر خانوم م.بهارلویی از نشر سخن به چاپ رسیده است .<br>داستان درباره ی دختری ریتالینی و بیش فعال به نام پرستو است که کارگاه کوچک قالی بافی در کاشان دارد و به واسطه ی همین کارگاه و شغلش با آقای جهانگیری وارد معامله ای میشود اما با فوت آقای جهانگیری پرستو با پسر جهانگیری، روزبه ، آشنا میشود که این آشنایی اتفاقات و دردسر های جالبی در پیش دارد .<br>داستانی با ژانر اجتماعی و عاشقانه است و چاشنی طنزی که نویسنده به داستان بخشیده آن را به کتابی پرانرژی تبدیل کرده که لبخند را روی لب مخاطب میکارد .<br>کشش داستان زیاد است و از همان ابتدا خواننده را همراه خود میکند . <br>شیطنت های پرستو که درد سرهایی در پی دارد و هم پا بودن آخلیل از جاذبه های داستان است .<br>فضا سازی داستان بسیار خوب است و آشنایی با کاشان میتواند برای مخاطب جالب باشد . <br>این داستان به نقش پررنگ خانواده نیز اشاره دارد . <br>قلم نویسنده روان است و شیوه نگارش دلنشینی دارد . <br>داستان بازگو کننده ی عاشقانه ای شیرین است . <br>شخصیت محکم و پر تلاش پرستو در کنار مردانگی و مسئولیت پذیری روزبه داستانی بی نظیر رقم زده و خواندنش سبب حال خوب و انرژی زیادی میشود . در کل داستانی جذاب و خواندنی است که خواندنش را به کتاب خون ها پیشنهاد میکنم .

(1) (0)

فاطمه محمدی

1399/06/01 15:50

رمان نمک گیر<br>نویسنده: م.بهارلویی<br>انتشارات: نشر سخن<br>نوبت و سال چاپ: چهارم - ۱۳۹۹<br>قیمت: ۱۱۰۰۰۰ تومان <br>.<br>برشی از کتاب:<br>بدون این که نوشابه را بگذارد روی میز پرسید "کی؟!" روزبه با نگاهی عمیق به چهره‌اش گفت:<br>_ همینی که...<br>در جا استپ کرد و ادامه نداد، قاعده‌اش این بود که قبل از همه، از اویی نام می‌برد که نیرو محرکه‌ی بودن این دو کنار هم بود!<br>_ نگفتی! منظورت کیه؟<br>تاج ابروی چپش کج شد و چشمش کمی باریک. دو ور کتش را گرفت و همزمان که می‌کشید سمت هم، عصبی گفت:<br>_ همینی که جلوت نشسته! هر وقت موندی توی جاده یا هر جای دیگه فقط کافیه لب تر کنی!<br>.<br>خلاصه و نظر:<br>نمک گیر روایت دختری بیش فعال و پرانرژی به نام پرستو بی باک است که به واسطه ی شغلش با آقای جهانگیری بزرگ وارد معامله ای می شود که بی سرانجام می ماند.<br>موضوع آن عاشقانه-اجتماعی و نقش خانواده در آن پررنگ است. <br>داستان در زمان حال روایت می شود و از تلاش و جنب و جوش پرستو برای برملا کردن حقیقت کلاهبرداری جهانگیری بزرگ می گوید.<br>تلاشی که با پیگیری های زیاد پرستو منجر به آشنایی وی با روزبه جهانگیری می شود و این نقطه ی آغازی برای شروع یک داستان عاشقانه ی پرکشش است.<br>پرستو با تمام قوا به دنبال راه حلی برای گرفتن حق خود است و سرانجام با برملا شدن حقیقت روزبه درصدد جبران بر می آید و این میان علاقه ای دوطرفه شکل می گیرد که با حضور پارسا به عنوان دوست نزدیک پرستو، روزبه از آشکار کردن آن امتناع می کند.<br>قلم نرم و جذاب خانم بهارلویی این بار عاشقانه ای کم نظیر با چاشنی طنز روایت می کند که سرشار از انرژی مثبت است و خواندن آن خالی از لطف نیست <br>پرستو در این کتاب فعل حواستن را صرف می کند و شخصیتی ماندگار، پرتلاش و مستقل را به تصویر میکشد که با تحمل سختی و زمختی زمانه به آنچه می خواهد، می رسد.<br>از مردانگی و انسانیت روزبه می گوید که عمری بار مسئولیت یک خانواده را بدون هیچ چشم داشتی و برای آرامش خیال عزیزانش به دوش می کشد و از جان و دل مایه می گذارد تا جایی که در رقابت عشق با برادرش تصمیم به کناره گیری میگیرد اما آیا می تواند از پرستو بگذرد؟<br>حال و هوای نمک گیر به قدری ملموس و جذاب است که مارا از بازار فرش و شیان تهران تا باغ فین و حمام خان و کویر مرنجاب کاشان با خود همراه می سازد و به طرز ماهرانه ای نمک گیر خود می کند.

(0) (0)

سمانه ابراهیمی خَسمَخی

1399/05/03 18:09

<br>"من مهلت زندگی کردن و عاشقی نداشتم.<br>این مهلتو بهم ندادن!<br>باید می رسیدم به زندگی بقیه..."<br>وقتی پا به پای زندگی باید استقامت داشته باشی و‌ پیش بری. طوری که لطف مکررت میشه حق مسلم بقیه. به جایی میرسی که می فهمی دیگه بسه باید برای خودمم زندگی کنم. تا حالا فکر کردی کجای زندگی برای خودت کم گذاشتی؟؟؟؟؟<br>نمک گیر،قصه دختر مو فرفرای که از فروش فرش دستباف کارگاه بافندگیش شروع میشه. کارگاهی که با هزار امید راه انداخته تا اطرافیانش را به نوایی برسونه و چند تا کار نیمه تمام بقیه را تمام کنه. <br>چرا و چه طوری میشه ،تاجر فرشی که باهاش معامله میکنه فوت میشه‌ بماند! حالا پرستو باید به  وراث سرسخت مرحوم اثبات کنه ازش طلب داره! اما کو گوش شنوا!<br>  از در میندازنش بیرون. از پنجره وارد میشه اینقدر میره و میاد. تا خلاصه نقشه اش میگیره و روزبه خان جهانگیری پسر اون مرحوم را کیش و مات می کنه.<br> این کیش و مات با اون کیش و مات بازی شطرنج تومنی صنار فرق داره ها. تا نخوونی نمیدونی چی میگم. <br>شخصیت پردازی، فضاسازی، کلام طنز به جا و به موقع، لبخند را مهمان لب مخاطب و عشق و زندگی را به ذهنش تقدیم میکند.

(2) (0)