عاشق‌تر، زخمی‌تر، بخشنده‌تر

نویسنده : شادی داودی‌هزاوه

ناشر: شقایق

ژانر: داستان‌های معاصر فارسی

سال انتشار: 1399

تعداد صفحه: 592

تعداد بازدید: 73

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

میانگین 4.5 از 2 رای

ایمیل

یادداشت ها

مرورها و نظرات

غزاله بادپا

1399/07/19 11:59

<br><br>《عاشق تر،زخمی تر،بخشنده تر》تازه ترین اثر از خانوم《شادی داودی》 است که نشر《شقایق》 آن را به چاپ رسانده است.<br><br>من عاشقش بودم و در طی سال های آشنایی و این مدت که نامزد بودیم همیشه حرف های اعتراض آمیزش به وضعیت موجود و تفاوت سطح زندگی ها را دیده بودم،بارها بلند پروازی هایش را هم شنیده بودم و سکوت کرده بودم ولی امروز...<br><br>کتاب قصه ی نیلوفر دختری صبور و عاشقی هست که با مادربزرگش زندگی می کند،نیلوفر از سهند نامزدش یک زندگی ساده و بی دغدغه می خواهد ،ازون مدل زندگی هایی که باید از صفر شروع کرد و وقتی به ثمر رسید از آن لذت برد ولی سهند نقطه مقابل نیلوفر بود ازون مدل جوون هایی که کله شون  باد داشت  و می خواست یک شبِ ره صد ساله بره و همین باعث بروز مشکلاتی بین آن دو و سدی برای ازدواجشان میشه...<br><br>عاشق تر،زخمی تر ،بخشنده تر یک عاشقانه_اجتماعی است و صد البته یک داستان رئال و باور پذیر.<br>.<br>یک سوم پایانی داستان از تعلیق بیشتری برخوردار بود.<br><br>شخصیت نیلوفر دختری صبور و بخشنده ای بود که خیلی فداکاری کرد اون هم به دلیل عاشق بودن <br>و اما شخصیت سهند ،مردی که بلد نبود با جنس زن چجوری حرف بزنه،احترام گذاشتن به زن را بلد نبود و این رفتار کمی اذیت کننده بود.<br><br>پایان داستان کاملا به اسم کتاب می خورد .<br>دوست داشتم نیلوفر برای تک تک افراد داستان ،سرنوشت دیگری رو رقم می زد ولی خب نیلوفر بود و آرامش و صبوریش ،حتی  نیلوفر می توانست تنبیه سختی برای سهند در نظر بگیرد<br>در آخر اگه به رمان های عاشقانه_اجتماعی علاقه دارین این کتاب می تونه پیشنهاد خیلی خوبی برای شما باشه که کلی حرف برای گفتن داره<br>

(2) (0)

متین غیاثمند

1399/05/29 13:57

عاشق‌ که باشی، زخمی می‌شوی، می‌میری، زنده می‌شوی، تلخ می‌شوی و با یک لبخند از سوی معشوقت زنده می‌شوی، نمی‌توانی از بدی‌هایی که بهت کرده‌اند، بگذری اما در دوراهی عشق و انتقام، ممکن است بازنده‌ی دلت شوی، بخشنده شوی...<br>قصه‌ی نیلوفر و سهند هم از همین قصه‌هاست.  قصه‌ی بلندپروازی‌های سهند و صبوری‌های نیلوفری که با عزیزش که تنها داراییِ زندگی‌اش است، زندگی می‌کند. دختری که فقط عشق می‌خواهد و یک زندگی ساده... اما سهند به کم قانع نیست. بیشتر از این‌ها می‌خواهد. آن‌قدر می‌خواهد که حاضر است از خط قرمزهای زندگی مشترکش هم عبور کند اما به دارایی‌های دیگرانی که راه صدساله را یک‌شبه نرفته‌اند، حسادت نکند.<br>این کتاب هدیه‌ی ارزشمند شادی داودی به من بود که زمان امضای کتاب دریافتش کردم. هدیه‌ای که خط‌به‌خطش برایم حرف‌هایی داشت که پر از درس‌های زندگی بود.<br>از شخصیتی که در طول داستان ازش متنفر بودم، سهند بود. مردی که یاد نگرفته بود چطور با یک زن حرف بزند و احترامش را نگه دارد. مردی که فقط خودش را می‌بیند، صدای خودش را می‌شنود و ادبیاتش ادبیات هر کسی است جز مردی که عاشق قلب یک زن باشد.<br>شخصیت‌پردازی مرد قصه با وجود تمام سرزنش‌هایی که در پی دارد، بی‌نظیر بود. روند داستان خوب بود. داستان کاملا رئال و باورپذیر بود و صد صفحه‌ی انتهاییِ داستان با هیجانی بیشتر از پانصد صفحه‌ی اول سپری شد. <br>اگر جای نیلوفر بودم، بدتر از این‌ها تلافی می‌کردم و انتهای داستان را طوری دیگر رقم می‌زدم. ولی خب، پای نیلوفر وسط بود و صبوری‌هایش و تمام مهربانی‌هایی که از عزیزش در زندگی یاد گرفته بود.<br>شخصیت خودساخته‌ی نیلوفر، تلاش و پشتکاری که داشت، بازی‌هایی که خورده بود، همه و همه برایم دوست‌داشتنی‌ترش کرده بود.<br>در انتهای این یادداشت باید بگویم اگر رمان اجتماعی دوست دارید، این رمان انتخاب خوبی می‌تواند برایتان باشد که حرف‌های زیادی برای کنارآمدن با سیاهی‌های این دنیا و سازش با تبعاتش دارد.

(2) (0)