جستجوی کتاب: برای اشتراک گذاری نظرات و دوستیابی با علائق مشترک!

به تنهایی های من دست نزن

متین غیاثمند

داستان‌های معاصر فارسی,

فارسی

به تنهایی های من دست نزن

به تنهایی های من دست نزن

نویسنده : متین غیاثمند

ناشر: شقایق

ژانر: داستان‌های معاصر فارسی

تعداد بازدید: 199

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

میانگین 4.4 از 10 رای

ایمیل

یادداشت ها

مرورها و نظرات

منیره عربی

1399/10/29 11:35

گاهی اوقات ، یه اتفاق  باعث به  وجود آمدن بحرانی می شه که هیچ جوره نمی شه جلوش رو گرفت، به طوری که ممکن یه زندگی چند ساله رو در عرض مدت کوتاهی نابود کنه، حتی به طور کامل تصورمان از زندگی و آدمهای اطرافمان را دچار چالش کند. و بد تر اینکه وقتی زندگی دچار یک بحران بزرگ می شه  برای آرام کردن خودمان ،دنبال مقصر  می گردیم، و گاهی خیلی زود دیر می شود.<br>رمان به تنهایی های من دست نزن، جدیدترین اثر خانم غیاثمندکه در سال 99 از انتشارات شقایق چاپ شده است. داستان زوج پزشکی( شیوا و مسعود) را روایت می کنه که همراه دو دخترشان تصمیم به یک سفر تفریحی دارند، و با گمشدن دختر کوچک خانواده مشکلات این خانواده را دچار بحران می کند . خانواده ای 4نفره که به ظاهر خانواده ای خوشبخت و شاد هستند، اما بحران پیش آمده باعث آشنایی با لایه های زیرین( زندگی یکنواخت، خیانت، عدم همراهی و حمایت زوجین، زخم زبان ها و تهمت ها،) این خانواده می شود. در واقع مخاطب متوجه می شود که این سفر از ابتدا توسط مرد خانواده که تصور می کند زندگیشان دچار روزمرگی شده، برنامه ریزی شده است. این رمان علی رغم موضوع تلخی که داشت داستانی روان و آموزنده است که پایان درست ومنطقی آن باعث می‌شود مخاطب با رضایت خاطر کتاب را بخواند.<br>

(0) (0)

زهرا پیرانی

1399/10/26 22:37

گاهی در زندگی اتفاقاتی پیش می‌آید که شیرینی سال‌ها زندگی مشترک عاشقانه را به کام آدمی تلخ می‌کند و نتیجه اش ویرانه هایی می شود که دیگر قابل ترمیم نیست و فقط حسرت به دل می گذارد.<br><br>کتاب "به تنهایی‌های من دست نزن" نوشته‌ی "متین غیاثمند" که در سال ۹۹ از انتشارات "شقایق" به چاپ رسیده است، داستان خانواده‌ی چهارنفره‌ی مسعود و شیوا است که دچار روزمرگی شده‌اند و پدر خانواده تصمیم می‌گیرد به سفری کوتاه بروند تا عذاب وجدان حاصل از خطایی که مرتکب شده را کم کند؛ اما با گم شدن ناگهانی شیرین دختر کوچکشان در بین راه، شوک بزرگی به خانواده وارد می‌شود و بنیانش را می‌لرزاند.<br><br>داستان در زمان حال شروع می‌شود و بعد از آن به گذشته می‌رویم و با سه شخصیت که داستان از زبان آنها روایت می‌شود، همراه می‌شویم.<br>شخصیت‌های این داستان بسیار خوب پردازش شده‌اند و رفتار و حس‌هایشان ملموس است و به راحتی می‌توان با آنها همراه شد و دید که تصمیم‌های ما، چه زخمی بر پیکره‌ی احساسات اطرافیانمان وارد می‌کند و چه رنجی را تحمل خواهند کرد و ما این تلخی و درد را با قلم روان نویسنده که به دور از اضافه‌گویی و اطناب است حس می‌کنیم.<br><br>"به تنهایی‌های من دست نزن" کتابی آموزنده و رئال است که نشان می‌دهد فقط عشق و علاقه برای زندگی بادوام تا آخر عمر کافی نیست؛ بلکه زمانی عشق ثابت می‌شود که سال‌ها از زندگی مشترک گذشته باشد و همچنان به آن وفادار بود و همراهی و حمایت از همسر و خانواده را در هیچ لحظه‌ای از آن دریغ نکرد.<br>در پایان اگر به داستانی خانوادگی و عاشقانه با تعلیق بالا علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنم حتماً این کتاب را مطالعه کنید‌. <br>

(0) (0)

ثمانه حسینی نعیمی

1399/10/22 14:28

گاهی چنان شرایط سختی بر زندگیت‌ حاکم می‌شود که ممکن است عنان آن را ازدست بدهی. در چنین موقعیتی اگر از حمایت خانواده برخوردار باشی، می‌توانی به سلامت بحران را پشت سر بگذاری ولی اگر کسی که همیشه حامی‌ات بوده تنهایت بگذارد، چه می‌شود؟  شیوا و مسعود شخصیت‌های رمان « به تنهایی‌های من دست نزن » نوشته « متین غیاثمند » در چنین شرایط سختی قرار می‌گیرند، آیا می‌توانند از این بحران به‌وجود آمده به‌راحتی عبور کنند؟<br>مسعود برای تمدد اعصاب و فرار از روزمرگی حاکم بر ماه‌های اخیر زندگی زناشویی خود، پیشنهاد سفر چندروزه‌ای را به همسرش، شیوا، می‌دهد. مسافرتی که انتظار می‌رود لحظات شیرینی را برایشان رقم بزند و نقطه پایانی بر سردی روابط بین آن‌ها بگذارد، با گم شدن شیرین دختر کوچکشان، نه تنها کامشان را شیرین نمی‌کند بلکه باعث می‌شود ماهیت حقیقی زندگی آن‌ها که در زیر روزمرگی‌ها و سکوت پنهان شده، نمود پیدا کند.<br>در این داستان با مردی همراه می‌شویم که تحصیلات و جایگاه اجتماعی بالا، تغییری در تفکر سنتی او ایجاد نکرده و در موقعیتی که انتظار می‌رود مرهم دردهای همسرش باشد، با ملامت کردن او، قضاوت نابه‌جا و عمل اشتباهش روح وی را می‌خراشد. پابه‌پای زنی اشک می‌ریزیم که بار ملامت‌های اطرافیان را به‌دوش می‌کشد، هر روز با حقیقتی تلخ از زندگی به ظاهر آرامش روبه‌رو می‌شود و بیشتر و بیشتر در تنهایی خود فرو می‌رود تا جایی که نمی‌خواهد کسی به تنهایی‌های او دست بزند. و امان از آدم‌های نادان و  فرصت‌طلبی که در این موقعیت با حرف‌‌ها و رفتار منزجر کننده خود، تیشه برداشته‌اند تا به ریشه زندگی چندساله‌ای بزنند. قصه و شخصیت‌های آن را با تمام وجود باور می‌کنیم چون در دنیای خارج از داستان نمونه‌هایی از این دست فراوانند.<br>« به تنهایی‌های من دست نزن» علی‌رغم تلخی‌هایش، داستان خوش‌خوان و روانی است که پایان منطقی آن باعث می‌شود مخاطب با رضایت خاطر کتاب را ببندد.<br>علاقه‌مندان به داستان‌های خانوادگی که منطق داستان برایشان اهمیت ویژه‌ای دارد، از خواندن این کتاب لذت‌ می‌برند.

(1) (0)

یاسمن همتی

1399/10/15 21:30

گاهی وقت‌ها همه چیز طبیعی و عادی به نظر می‌رسد انگار که باید همین‌طور باشد. اما یک تلنگر  ساده قادر است طبیعی‌ترین نظم‌ها را به طرز شگفت‌آوری بر هم زند چه برسد به اتفاق‌های تلخ! <br>کتاب «به تنهایی‌های من دست نزن » نوشتهٔ «متین غیاثمند» روایت‌گر زندگی یک خانواده است که در قاب چهارنفره نماد یک خانواده خوشبخت هستند!<br>با گم شدن دختر کوچکِ خانواده در سفر، روابط این خانواده وارد فضای جدیدی می‌شود و ما با لایه‌های مدفون‌شده زیر گردوغبارِ بی‌تفاوتی و یکنواختی که روی زندگی مشترکشان نشسته، آشنا می‌شویم.<br>نویسنده در این داستان تلاش کرده زنی را به تصویر بکشد که فرزندش را گم کرده و تیغ تیز ملامت از هر طرف او را نشانه می‌رود. تیغ بُرنده‌ای که خراش‌های عمیقی روی روح این زن به جا می‌گذارد. شخصیت شیوا و احوالاتش در مواجهه با اتفاق‌هایی که زندگی‌اش را تحت شعاع قرار می‌دهد قابل قبول و باورپذیر است. اما در رابطه با زندگی گذشته زن اگر کمی بیشتر به آن پرداخته می‌شد عمق درد شیوا در زمان حال نمود بیشتر و حتی پراهمیت‌تری پیدا می‌کرد!<br>شخصیت مسعود به عنوان شخصیت مرد داستان هم با توجه به شرایط زندگی و فضای همچنان در سنت‌ماندهٔ تفکر مرد ایرانی قابل قبول است و نکتهٔ درست و قابل تامل ماجرا اینجاست که نویسنده مُهر تأیید روی رفتار شخصیت نمی‌زند.<br>طبیعی است که مخاطب نسبت به یکی دو شخصیت داستان حس خوبی ندارد و نمی‌تواند برایشان حقی قائل شود حتی اگر خودشان این حق را محفوظ بدانند و با وقاحتی لزج از آن حرف بزنند این رفتارهای نابجا برای مخاطب پذیرفته نیست.<br>اگر دوست دارید داستان یک خانوادهٔ معمولی را بخوانید که در شرایط سخت و بحرانی قرار می‌گیرند کتاب «به تنهایی‌های من دست نزن » را بخوانید. داستانی که علی‌رغم فضای ملتهبش خوش‌خوان است و به دور از اضافه‌گویی پرده از زندگی یک خانواده برمی‌دارد!

(4) (0)

الناز محمدی

1399/09/12 06:11

به تنهایی‌های من دست نزن!<br>نوشته‌ی متین غیاثمند که سال ۹۹ از نشر شقایق به چاپ رسیده!<br><br>خیانت، واژه‌ای کریه و بدشگون است که حتی زمزمه‌ی اسمش هم ناامنی می‌آورد! هر چه این ناامنی سایه‌اش گسترده‌تر باشد، عمق عذابی که بر سر قربانی‌اش نازل می‌شود هم بیشتر است! <br>کتاب جمله‌ای زیبا داشت«بذار عشقت آدمم کنه»! کاش عشق به همین کوتاهی و پرمعنایی پیش برود؛ هر چند که برای صاحب این دیالوگ، عشق مفهومی جز این داشت!<br><br>مسعود و شیوا زوج جوانی هستند که نزدیک به یک دهه از زندگی‌اشان می‌گذرد. مسعود با وجود بچه‌ها، زندگی‌اش را اسیر تکرار و روزمرگی می‌بیند و به پیشنهاد دوستش، دست به مقداری شیطنت(!) می‌زند اما همان ابتدای راه، عذاب وجدان، بیخ گلویش را می‌چسبد. تصمیم می‌گیرد با سفری همراه همسر و دخترانش به شمال، همه چیز را احیا کند اما دختر چهارساله‌ی آن‌ها در یک غفلت کوتاه ناپدید می‌شود! این اتفاق بهانه‌ای است تا زندگی‌اشان شخم زده شود و کرم‌هایی که‌زیر خاک مانده‌اند بیرون بیایند و ...<br><br>داستان را با علم به زمینه‌ی تلخش شروع کردم اما باز هم تا هضمش کنم، کمی برایم سخت بود! قصه از انتها شروع می‌شود و تعلیق خوبی دارد! شخصیت‌ها قابل درک هستند و شیوا از همه بیشتر! آدم‌ها توی قصه در رفت و آمدند. دراندازه‌ی خودشان تاثیر می‌گذارند و می روند!<br>زبان کار روان و زیباست. داستان با ریتم و روند خوبی پیش می‌رود و درگیر اطناب نشده! داستان سه راوی دارد که شاید سلیقه‌ی شخصی من با شیوا خیلی هماهنگ‌تر بود! پایان منطقی داستان هم از نقاط قوت کار است اما دوست داشتم به بحث مطرح شده در مورد شیرین، کمی بیشتر پرداخته شود! با این احوال هیچ سوال بی‌جوابی در طول داستان برایتان باقی نخواهد ماند!<br><br>رمان نکته‌های پنهان زندگی‌های مشترک را خوب بازگو کرده، جایگاه افراد را به چالش می‌کشد و در نهایت اگر دوست‌دار رمان‌های خانواده محور هستید، از خواندن این کتاب لذت می‌برید!

(0) (0)

فاطمه پوروکیلی

1399/08/03 21:58

<br>«به فکر خودم بودم و فراموش کردم زندگی مشترک دو سر دارد که اگر یک سرش در برود، هرچه آن یکی تلاش کند، نمی تواند به دیگری برسد و این آغاز مشکلات تمام نشدنی یک رابطه است.»<br>کتاب به تنهایی های من دست نزن از خانم متین غیاثمند داستان زندگی یک خانواده ی چهارنفره است که زندگی خود را با وجود سختی های گذشته، با عشق شروع کرده اند و یک زندگی خانوادگی به قدمت نه سال را تشکیل داده اند. قصه در زمان حال روایت می شود و داستان از آنجایی شروع می شود که مسعود پیشنهاد یک سفر را به خانواده می دهد و در این سفر برای یکی از اعضای خانواده اتفاقی می افتد که آغاز توصیف چالش های قصه شان می شود، غافل از اینکه حتی پیشنهاد این سفر هم دلیلی داشته است...<br>داستان از همان ابتدا کشش کافی داشت و نویسنده با هوشمندی یک آغاز گیرا برای کتابش انتخاب کرده بود و این گیرایی را تا صفحات پایانی کتاب هم حفظ کرده بود، به طوریکه توصیف حس های مادرانه، پدرانه و کودکانه به خوبی انجام شده بود و به همین دلیل خواننده توان تمام کردن این کتاب را در بیشتر از سه روز در خود نخواهد یافت.<br>سبک داستان نیز روان و ساده است و ذهن شما درگیر لغات سخت و ناشناخته نخواهد شد.<br>از نظر بنده، نویسنده قصد داشته است تا به همگی نشان دهد، برخی اشتباهات چه ثمراتی دارند، حواسمان به لحظات ناب و تکرارنشدنی زندگی مان باشد و با بستن عمدی و خودخواهانه ی چشم هایمان، محبت های یک دیگر را فراموش نکنیم.<br>و در آخر هم اگر به داستان های خانوادگی و آموزنده علاقه مند هستید، این کتاب یک انتخاب عالی برای شما است و اگر چه شاید این تصور را داشته باشید که این کتاب قصه ای زنانه دارد ولی توصیه ی شخصی بنده این است که این کتاب را بیشتر، مرد ها و پدران خانواده بخوانند.

(1) (0)

غزاله بادپا

1399/07/29 19:51

اکثر آدم ها در یک دوره ای از زندگی خود دچار بحران می شوند، به یک نقطه ای می رسند که از حل آن عاجز هستند،<br>به نظر شما وقتی زندگیمان دچار یک بحران بزرگ شد<br>می توانیم برای آرام کردن خود ،دنبال مقصر باشیم؟ <br> یا بهترین عکس العمل چه می تواند باشد؟<br>《به تنهایی های من دست نزن 》سومین اثر چاپی از نویسنده ی جوان خانوم 《متین غیاثمند 》است که توسط 《نشر شقایق 》به چاپ رسیده است.<br>شیوا و مسعود زوج پزشک و جوانی  هستند که برای از بین بردن یکنواختی زندگی مشترک نه ساله شان همراه دو فرزند خود راهی شمال می شوند.<br>اما همه چیز به خوبی پیش نمی رود و دختر کوچکشان شیرین در یکی از رستوران های کنار جاده گم می شود .بعد از این حادثه ناگوار ،زندگی شان دچار بحران می شود. رابطه شان پر از  بی اعتمادی و سردی و نا امیدی می شود.<br>شیوا به تنهایی هایش پناه می برد و مسعود به زنی دیگر...<br>کتاب شروعی نفس گیر دارد و به شدت خواننده را برای ادامه داستان ترغیب می کند.نویسنده با قلم گیرایش می تواند حس ترس و از دست دادن را در همان ابتدای داستان به شما القا کند.<br>در کتاب به اثرات خیانت و بی اعتمادی که زوج به آن دچار می شوند به خوبی اشاره شده است.<br>در طول خواندن کتاب سوال هایی از گذشته ی شیوا ذهنتان را درگیر می کند  که با فلش بک هایی کوتاه به همه آن ها پاسخ داده می شود،نگران نباشید هیچ سوال و ابهامی برای شما باقی نمی ماند.<br>و کتاب با یک پایان بندی منطقی و درست ،بسته می شود.<br>اگه به خواندن رمانی عاشقانه و اجتماعی علاقه دارید این کتاب رو حتما بخوانید.

(2) (0)

فریده هاشمی

1399/07/28 22:01

«روزهاست که قلبم رنگ لبخند های دو نفره را به خود ندیده و به طعم تلخ نبودن هایت عادت کرده دیگر دلم  لبخند نمی خواهد به تنهایی هایش دست نزن»<br>کتاب "به تنهایی های من دست نزن"  تازه ترین اثر متین غیاثمند است که در یک تابستان گرم از نشر شقایق به چاپ رسیده است.<br>شیوا و مسعود برای بهتر شدن حال یک رابطه زناشویی نه ساله به پیشنهاد مسعود همراه با دو دخترشان شمیم و شیرین قدم در جاده شمال می گذارند اما در میانه ی راه گم شدن مرموز  فرزند کوچکشان شیرین باعث می شود زخمی که مسعود سعی داشت بر آن مرهم فراموشی بگذارد دوباره سر باز می کند ، زخمی به نام خیانت...<br>داستان در ابتدا از زمان حال شروع می شود اما رفت و برگشت های زمانی دارد که با زیرکی نویسنده فصل به فصل توسط شخصیت های مسعود ، شیوا و پریا با زوایه دید اول شخص بیان می شود. نکته جالب توجه این است که این فلش بک ها نبض های حیاتی قصه اند و نمی توان از آن ها گذشت.<br>متین غیاثمند در این کتاب از خیانت می نویسد زخمی که  بر تن هر رابطه ای اگر نشست التیام آن سخت و در اکثر موارد دیگر لبخند واقعی  به جان آن رابطه نمی نشیند. در کنار این مضمون نویسنده با ظرافت خاصی به مشکلات والدین شاغل با فرزندانشان و تأثیرات منفی که این تنهایی بر آن ها می گذارد می پردازد.<br>شخصیت ها در "به تنهایی های من دست نزن" کاملا جاندار و ملموسند آن قدر که خواننده کاملا با شیوا همدل و همراه می شود چه در نقش یک مادر چه به عنوان یک همسر.<br>داستان از همان ابتدا ریتم پرتپشی دارد که نویسنده با مهارت کافی آن را تا انتها ادامه می دهد و قطعا زمان زیادی برای خواندنش نیاز ندارید.<br>قلم نویسنده ساده روان و به ویژه به دور از زیاده گویی است که از ویژگی های مثبت قلم متین غیاثمند است.<br>اگر دلتان برای خواندن یک عاشقانه خانوادگی که صدای تپش های یک زندگی واقعی و مشکلاتش در آن جریان دارد تنگ شده" به تنهایی های من دست نزن" یک انتخاب دلچسب برای شماست.<br><br>

(0) (0)

حامد علی نژاد

1399/07/23 15:25

فکر می کنید یک زن تا کجا می تواند درد خیانت را به خاطرِ ثمره اش از زندگی تحمل کند؟خیانت تا چه حد برای یک زن می تواند دردناک باشد؟<br>می گویند بعد از مرگ فرزند خیانت دردناک ترین فاجعه ای ست که می تواند برای هر زنی در این دنیا رخ بدهد<br> می گویند وقتی خیانت می بینی دیگر نمی توانی چینی روح شکسته ات را به این راحتی ها بند بزنی<br>داستان از جایی آغاز می شود که زنی دیگر نمی تواند زیر بار درد و رنج و تنهایی هایی که به دوش می کشد تاب بیاورد ریشه این درد و رنج و تنهایی که او را تا پای ویرانی کشانده بر می گردد به گذشته از انجا همسرش برای رهایی از عذاب وجدان کاری که کرده به او پیشنهاد سفری چهار نفره را می دهد در این سفر یک نفر گم می شود نیست می شود محو می شود و  از اینجاست که زندگی شیوا و مسعود وارد چالش می شود و بی اعتمادی‌ تیشه به ریشه ی این زندگی می زند<br> نویسنده به دور از اضافه گویی و با قلمی روان داستان را روایت می کند این کتاب از همان ابتدا شما را درگیر خودش خواهد کرد و به سوال هایی که در ذهنتان با بخش آغازین کتاب ایجاد شده در جای مناسب پاسخ می دهد<br>این داستان از زبان سه راوی بیان می شود و به شما کمک می کند که از نگاه های متفاوت به ماجرا نگاه کنید<br>یکی از شخصیت های کتاب که همدلی بیشتری با آن داشتم شخصیت شیوا بود که نویسنده به خوبی توانسته بود احساسات و رفتار این شخصیت را به عنوان یک مادر توصیف کند و شما در این کتاب با یک پایان منطقی روبرو هستید اگر به دنبال رمان عاشقانه اجتماعی خوب هستید این کتاب پیشنهاد من به شماست

(0) (0)

حامد علی نژاد

1399/07/23 15:25

فکر می کنید یک زن تا کجا می تواند درد خیانت را به خاطرِ ثمره اش از زندگی تحمل کند؟خیانت تا چه حد برای یک زن می تواند دردناک باشد؟<br>می گویند بعد از مرگ فرزند خیانت دردناک ترین فاجعه ای ست که می تواند برای هر زنی در این دنیا رخ بدهد<br> می گویند وقتی خیانت می بینی دیگر نمی توانی چینی روح شکسته ات را به این راحتی ها بند بزنی<br>داستان از جایی آغاز می شود که زنی دیگر نمی تواند زیر بار درد و رنج و تنهایی هایی که به دوش می کشد تاب بیاورد ریشه این درد و رنج و تنهایی که او را تا پای ویرانی کشانده بر می گردد به گذشته از انجا همسرش برای رهایی از عذاب وجدان کاری که کرده به او پیشنهاد سفری چهار نفره را می دهد در این سفر یک نفر گم می شود نیست می شود محو می شود و  از اینجاست که زندگی شیوا و مسعود وارد چالش می شود و بی اعتمادی‌ تیشه به ریشه ی این زندگی می زند<br> نویسنده به دور از اضافه گویی و با قلمی روان داستان را روایت می کند این کتاب از همان ابتدا شما را درگیر خودش خواهد کرد و به سوال هایی که در ذهنتان با بخش آغازین کتاب ایجاد شده در جای مناسب پاسخ می دهد<br>این داستان از زبان سه راوی بیان می شود و به شما کمک می کند که از نگاه های متفاوت به ماجرا نگاه کنید<br>یکی از شخصیت های کتاب که همدلی بیشتری با آن داشتم شخصیت شیوا بود که نویسنده به خوبی توانسته بود احساسات و رفتار این شخصیت را به عنوان یک مادر توصیف کند و شما در این کتاب با یک پایان منطقی روبرو هستید اگر به دنبال رمان عاشقانه اجتماعی خوب هستید این کتاب پیشنهاد من به شماست

(0) (0)

شادی داودی

1399/07/10 17:33

رکن اصلی در بقای عشق میان یک زوج، وفاداری است و در اکثریت قریب به اتفاق، ثمره‌ی عاشقانه‌ی میان آن‌ها فرزندشان خواهد بود؛ حالا تصورش را بکنید که در یک خانواده‌ی تحصیل کرده و با زندگی به ظاهر عاشقانه، مرد به خطا برود و دست به خیانت بزند و در ادامه نیز ثمره‌ی عشق میان آن دو، یعنی فرزندشان، گم شود؛ خب، با این اوصاف آیا توان توصیف و درک حال زن یا مادر این خانواده را دارید؟ آیا اصلن با این شرایط امیدی به بقای عاشقانه‌ای در بین این زوج باقی می‌ماند؟ آیا روح زخم‌خورده‌ی این زن امکان التیام برایش وجود دارد؟ آیا می‌توان ثانیه‌ای امید بر تداوم این زندگی داشت؟... رمان به تنهایی‌های من دست نزن، نوشته‌ی خانم متین غیاثمند است که نشر شقایق آن‌را منتشر کرده. ماجرای این رمان زندگی پرتلاطم زوج تحصیلکرده و پزشکی را به قلم آورده که بسیار تکان‌دهنده و تاثیرگذار و زیبا است. دکتر مسعود پناهنده با وجود علاقه‌ی زیاد به همسرش(دکتر شیوا تابان)اما راه به خطا برده و دست به خیانت می‌زند. شیوا از قضیه باخبر شده اما بنا به دلایلی خاص می‌خواهد سکوت اختیار کند و تا جایی که توان دارد از تنش در حضور فرزندانش جلوگیری می‌کند! ولی در سفری که می‌روند، فرزندشان ناپدید می‌شود و جستجو برای پیدا کردن او هیچ نتیجه‌ای ندارد؛ از همین جا است که اختلافات میان شیوا و مسعود به اوج می‌رسد و آتش این اختلافات هر لحظه شعله‌ورتر از قبل شده و می‌خواهد همه‌چیز این زندگی را بسوزاند و نابود کند...،...،... از نظر ساختار، این رمان در شاخه‌ی رمان‌های خوش‌ساخت قرار می‌گیرد. پیرنگ بسیار محکمی دارد و فاقد پیرنگ‌فرعیِ نامربوط است. نویسنده با مهارت برای اعمال شخصیت‌ها انگیزه‌های روشن ارائه داده و نظم قابل‌توجهی بر عناصر داستانش حاکم کرده که قابل تامل است. همه‌ی بخش‌های رمان به ضرورت آمده و ارتباطی منطقی و به‌هم پیوسته با یکدیگر دارند و داستان فاقد اطناب است. اگر دوست دارید یک رمان خوش‌ساخت ایرانی با پیرنگی محکم را مطالعه کنید و لذت ببرید، خواندن این کتاب پیشنهاد بسیار خوبی برای شما است. من خواندم و بی‌نهایت لذت بردم، مطمئنم شما هم لذت خواهید برد؛ پس بخوانیدش

(0) (0)

فهیمه نیکوسخن

1399/06/19 23:20

گریه می کنم ...<br>فریاد می زنم ...<br>صدایش می زنم و تمام دردهایم را به تن خسته اش که گفته به جانش می خرد ، می دهم .<br>اگر یک نفر در دنیا باشد که بداند این زن تنها که دیگر نمی خواهد کسی به تنهایی های بی اندازه اش دست بزند ، چقدر در این زندگی جا مانده ، همین یک نفر است . <br><br>به تنهایی های من دست نزن آخرین اثر خانم متین غیاثمند است که توسط نشر شقایق به چاپ رسیده . شیوا و مسعود برای زدودن غبار یکنواختی ای که بر چهره زندگی مشترک نه ساله شان نشسته به پیشنهاد مسعود با دو دخترشان شمیم و شیرین راهی شمال می شوند . اما اتفاقی که در راه برایشان می افتد آتش به جان این رابطه می اندازد...بی اعتمادی عجیب می سوزاند.!!!!<br><br>نظر شخصی 📚📚: داستان با یک شوک دردناک شروع می شود و شما را وادار می کند تا برای فهمیدن حقیقت ماجرا تا انتها کتاب را دنبال کنید . داستان سه راوی دارد که به شما این امکان را می دهد از زوایای مختلف به ماجرا نگاه کنید . نویسنده به خوبی اثر تخریبی خیانت و بی اعتمادی در زندگی مشترک را به تصویر کشیده . برای من که مثل شیوای قصه مادر دو کودک چهار و هفت ساله هستم احساسات و خستگی های شیوا کاملا قابل درک بود . شخصیت شیوا و احساساتش به قدری خوب پردازش شده بودند که اگر نویسنده را نمی شناختم می گفتم حتما یک مادر این شخصیت را خلق کرده . پایان داستان کاملا منطقی بود . اگر علاقه مند به خواندن کتاب های عاشقانه اجتماعی هستین خواندن این کتاب رو به شما توصیه میکنم.

(1) (0)

Sepideh_books7

1399/06/19 23:12

شیوا و مسعود به همراه دو دختر کوچکشان یک سفر 4 نفره به مقصد شمال ایران رو شروع می‌کنند. اما چیزی از شروع این سفر خانوادگی نمیگذرد که دختر کوچکشان شیرین به طور مرموزی جلوی یک رستوران بین راهی ناپدید می‌شود. و این سر آغازی است برای از هم پاشیدن یک زندگی مشترک...<br>نظر خودم:داستان شروع جذاب و هیجان انگیزی داشت و مخاطب رو برای فهمیدن علت اون اتفاق تلخ تشویق و با خود همراه میکرد.<br>رمان توسط سه راوی که هرکدام از دیدگاه خودشان به روایت می‌پرداختند روایت میشد که این کمک به درک بیشتر علت بسیاری از رفتار های منطقی و غیر منطقی شخصیت ها می‌کرد.<br>یکی از نکات ارزشمند و آموزنده داستان به تصویر کشیدن طعم تلخ خیانت و عواقب غیر قابل جبران آن در یک زندگی مشترک بود.<br>از دیگر نکاتی که می‌توان به آن اشاره کرد اینکه ما هستیم که با رفتارمان حد و مرز دیگران را مشخص میکنیم، وقتی خودمان به شریک زندگی و یاور لحظات تلخ و شیرین زندگیمان احترام نمیگذاریم باید شاهد دخالت های اطرافیان و تلاش برای نابود کردن زندگی مشترکمان باشیم حال چه اون افراد والدین ما باشند و چه افرادی که سعی دارند روی ویرانه های زندگی ما آشیانه ای جدید برای خود بنا کنند.<br>گاهی باید بفهمیم که خیلی از خطاها و کارها غیر قابل جبران هستند پس بهتره قبل از اینکه خطایی مرتکب شویم ابتدا به تمام داشته های ارزشمندمون فکر کنیم و اجازه ندهیم وسوسه ی کوتاه مدت خیلی از کار های ممنوعه، برایمان تداعی گر  یک شکنجه و پشیمانی ابدی باشد.<br> امتیاز من به این رمان 5/5 به دلیل متفاوت بودن موضوع و نوع نگارش و همچنین نکات آموزنده و اسم جدید و خاص و طراحی جلد زیبا.<br>با تشکر از متین غیاثمند عزیز بابت نگارش این رمان زیبا👌❤️

(0) (0)

سمانه ابراهیمی خَسمَخی

1399/06/08 01:12

"با حالت تهوعی عجیب از جایم بلند میشوم و در حالی که به گوشی رمزگذاری شده اش نگاه میکنم. سعی میکنم تلاش بیهوده برای یافتن نشانی از  پایان این خیانت ناتمام را متوقف کنم."<br><br>خیانت معضلی اجتماعی که جز لاینفک زناشویی های امروزی از غرب به شرق دنیا یا بالعکس شده است!!!!!! <br> معضلی که مرد و زن نمی شناسد. دامن گیر هر دو جنس است. مرد متاهلی که به خیال خودش خیانتش ایرادی ندارد و زنی که مجرد یا متاهل، می خواهد از راه نرسیده، آشیانی را صاحب شود!!!!<br>به تنهایی من دست نزن سومین اثر از متین غیاثمند که در نشر شقایق به چاپ رسیده است. داستان زندگی شیوا و مسعود با دو دختر زیبا ست که روابط زن و شوهر  مدتی است رو به سردی گذارده و مرد برای پر نور کردن شمع این رابطه پیشنهاد سفر می دهد. اما این سفر و اتفاقاتش جای مرهم نمک روی زخم سر باز کرده رابطه می پاشد و شیوا و مسعود را به اندازه دو دنیا از هم جدا می کند. مرد قصه که سفر را  پایان بخش عمل ناشایست خیانتش می دانست، حالا به خاطر تمام دلخوری هایی که از شیوا به دل دارد، راه را دوباره هموار می بیند و برای التیام دردهای نهانش به جای حریم امن عشقش که مدتی است طعمه گردباد شده، دل به دل معشوقه اش میدهد و شیوا را در برزخی کشنده و زجر آور رها میکند!!!!!<br>در این رمان، نویسنده با زیرکی قصه را با زبان سه شخصیت برای مخاطب روایت می کند و با فضاسازی، شخصیت پردازی ملموس و پیرنگ خوب، مخاطب را گام به گام با روای های قصه اش که هر کدام از زاویه دید و جهان بینی خودشان به موضوع می پردازند، همراه میسازد.

(3) (0)

متین غیاثمند

دنبال کردن

میانگین 4.5 از 2 رای

متین غیاثمند متولد 02/06/1368 متولد شهرستان رشت می‌باشد. وی دانش‌آموخته‌ی مهندسی تکنولوژی نرم‌افزار از دانشگاه آزاد لاهیجان و کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی از دانشگاه آزاد ساری و هم‌اکنون ساکن تهران است و ...

کتاب های متین غیاثمند (4 کتاب)

به تنهایی های من دست نزن

متین غیاثمند

به تنهایی های من دست نزن

فارسی

به تنهایی های من دست نزن

اثر: متین غیاثمند

4.4

دوباره نگاهم کن

متین غیاثمند

فارسی

دوباره نگاهم کن

اثر: متین غیاثمند

5

دوباره نگاهم کن

متین غیاثمند

دوباره نگاهم کن

دوباره نگاهم کن

فارسی

دوباره نگاهم کن

اثر: متین غیاثمند

4.13

لذت انتقام

متین غیاثمند

لذت انتقام

فارسی

لذت انتقام

اثر: متین غیاثمند

0

سایر کتابهای پیشنهادی از ژانر: داستان‌های معاصر فارسی

فرشته

اثر: شاپور ابراهیمی

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

اثر: مهناز انصاریان

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

قلب رویایی من: مجموعه داستان

قلب رویایی من: مجموعه داستان

اثر: زهرا خدایی

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

آلن و جادوگر تاریکی

آلن و جادوگر تاریکی

اثر: روزبه منفرد

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

زن نامریی

زن نامریی

اثر: ایرج بقایی

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

نجوا

اثر: نوشین توفیقی

5

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

سوختم شعله را خاموش کن

سوختم شعله را خاموش کن

اثر: فاطمه اقبال‌بهبهانی

5

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

محاکمه انسان در دادگاه جانوران

اثر: ابراهیم زندن

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

نفرین قهوه‌ای

نفرین قهوه‌ای

اثر: فرانک گلچین

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

سرنوشت 2: مجموعه داستان

سرنوشت 2: مجموعه داستان

اثر: فاطمه گوران‌سوادکوهی

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

پاییز در قطار (رمان)

پاییز در قطار (رمان)

اثر: محمدکاظم مزینانی

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده

هر لحظه از عشق خواندن غنیمت است

هر لحظه از عشق خواندن غنیمت است

اثر: سهیلا جوکار

0

خواهم خواند

درحال خواندن خواهم خواند خوانده شده خوانده نشده